سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دیرزمانی است روی شاخه‌ی این بید
مرغی نشسته کو به رنگ معماست
نیست هم‌آهنگ او صدایی و رنگی
چون من در این دیار، تنها، تنهاست


گرچه درونش همیشه پر ز هیاهوست
مانده بر این پرده لیک صورت خاموش
روزی اگر بشکند سکوت پر از حرف
بام و در این سرای می‌رود از هوش


راه فروبسته گرچه مرغِ به آوا
قالب خاموش او صدایی گویاست
می‌گذرد لحظه‌ها به چشمش بیدار
پیکر او لیک سایه روشن رؤیاست


رسته ز بالا و پست بال و پر او
زندگی دور مانده: موج سرابی
سایه‌اش افسرد بر درازی دیوار
پرده‌ی دیوار و سایه: پرده‌ی خوابی


خیره نگاهش به طرح‌های خیالی
آنچه در آن چشم‌هاست نقش هوس نیست
دارد خاموشی‌اش چو با من پیوند
چشم نهانش به راه صحبت کس نیست


ره به درون می‌برد حکایت این مرغ:
آنچه نیاید به دل، خیال فریب است
دارد با شهرهای گمشده پیوند
مرغ معما در این دیار غریب است.


برگرفته از کتاب:
سپهری، سهراب؛ هشت کتاب (مجموعه شعر)؛ چاپ نخست؛ تهران: نشر روزگار 1389
.



[ یکشنبه 92/10/15 ] [ 2:28 صبح ] [ علی باغبانی ]

نظر

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه
Myfreeshares.com PaidVerts سایبر آنلاین بازاریابی و تجارت
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دریافت کد پیغام خوش آمدگویی

دریافت کد پیغام خوش آمدگویی